
هنر اکونومیکس:فرش زیر پایشان مثل سکوتی کشیده میان گذشته و آینده بود، بیادعا اما با اصالت. صندلی چوبی، با آن تکیهگاه حکشده، نه فقط جایی برای نشستن، که سکویی بود برای ایستادنِ در قاب تاریخ. مرد، با آن یونیفورم سفت و مدال براق، نگاهش را دوخته بود به دوردستی که نمیشد فهمید وطن است یا […]