سنگ بنای اصلی رشد و توسعه سریع کره جنوبی
توفیق اقتصادی:بانک جهانی در گزارشی به بررسی چگونگی پیشرفت اقتصادی کره جنوبی و تبدیل آن از کشوری فقیر به یکی از کشورها با بالاترین درآمد پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری توفیق اقتصادی، کره جنوبی در دهه ۵۰ میلادی یکی از فقیرترین کشورهای جهان محسوب میشد. با این وجود اکنون این کشور در جایگاه دهم اقتصادهای بزرگ دنیا قرار دارد و درآمد سرانه آن به میانگین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)رسیده است.
بانک جهانی در گزارشی به بررسی رشد قابل توجهِ کره جنوبی و همچنین سیاستها و اصلاحات نهادیای که این رشد اقتصادی را ممکن ساخته است، پرداخته است. تمرکز این گزارش بر موفقیت کره جنوبی در گذار از یک اقتصاد با درآمد متوسط به یک اقتصاد با درآمد بالا بوسیله تاکید بر رقابت بازار، نوآوری و فناوری است.
۶ سنگ بنای اصلی رشد و توسعه سریع کره جنوبی
عبور کره جنوبی از اقتصاد کم درآمد به درآمد متوسط و سپس درآمد بالا، با دستیابی به نرخ رشد پایدار و نسبتاً بالا در طول چندین دهه به دست آمده است. در حالیکه مدت میانگین دوره های رشد بسیار سریع در اقتصادهای جهان ۹ سال است، کره جنوبی از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۱یعنی ۲۹ سال رشد اقتصادی بسیار سریع را پشت سر گذاشته است. نکته قابل توجه این است که تنها دو کشور دیگر چنین دوره های طولانی رشد سریع را تجربه کرده اند: چین از ۱۹۷۷ تا ۲۰۱۸ و تایوان از ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۴.
کره جنوبی پایههای توسعه سریع و پایدار خود را بر ۶ ستون اصلی بنا کرده است:
ثبات کلان اقتصادی با اتخاذ سیاستهای مالی و پولی نسبتاً با احتیاط.
تشویق صادرات از طریق سیاستهای صنعتی با ایجاد مشوقهای صادراتی در بخش تولید.
گسترش بخش خصوصی از طریق مشارکت دادن آن در اقتصاد.
دیوانسالاری کارآمد و وجود یک سیستم اداری اثربخش برای اجرای سیاستها.
سرمایهگذاری در زیرساختهایی مانند حمل و نقل و انرژی زیربنای توسعه.
توسعه سرمایه انسانی با تاکید بر آموزش و افزایش مهارتهای نیروی کار.
چائبولها؛ پاشنه آشیل اقتصاد کره جنوبی
با وجود موفقیت قابل توجه، این استراتژی منتقدانی نیز داشته است. چائبولها- شرکتهای بزرگ خانوادگی- بر اقتصاد کشور مسلط شده و برای به حاشیه راندن شرکتهای کوچکتر همواره مورد انتقاد هستند. اتکای شدید آنها به تأمین مالی از طریق بدهی و سرکوب مالی که دسترسی ترجیحی به اعتبار را برای آنان تسهیل میکرد، آسیبپذیری اقتصاد را در برابر بحران مالی آسیا افزایش داد.
در پاسخ به این بحران، کره جنوبی دست به اصلاحات گستردهای زد تا مدل رشد خود را تغییر دهد و چالشهای عمیق اقتصادی خود را برطرف کند.
سه مرحله اساسی رشد اقتصادی کره جنوبی
کره جنوبی از معدود کشورهای در حال رشدی بوده که توانست در طول چند دهه از درآمد متوسط به درآمد بالا برسد. توسعه کره جنوبی از دهه ۱۹۹۰ تا کنون را میتوان به سه مرحله اصلی تقسیم کرد.
مرحله اول (۱۹۹۰-۱۹۹۷): گذار از درآمد متوسط به درآمد بالا
در اولین مرحله، از سال ۱۹۹۰ تا بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۷، کره جنوبی بر اساس معیار بانک جهانی برای درآمد بالا، موفق به گذار از یک اقتصاد با درآمد متوسط به یک اقتصاد با درآمد بالا شد.
مرحله دوم (۱۹۹۸-۲۰۰۸): تغییر الگوی رشد به سمت بهرهوری
در مرحله دوم، از زمان بحران مالی آسیا تا بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸، الگوی رشد کره جنوبی از “مبتنی بر ورودی” به “مبتنی بر بهرهوری” تغییر یافت.
مرحله سوم (۲۰۰۹ تا کنون) کاهش سرعت رشد با نزدیک شدن به میانگین سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD)
در مرحله سوم، دوره پس از بحران مالی جهانی (از سال ۲۰۰۹ تاکنون)، با وجود اینکه نرخ رشد واقعی تولید ناخالص داخلی (GDP) همچنان بالاتر از میانگین OECD باقی مانده، کره جنوبی با کاهش سرعت رشد مواجه شده است. دلیل این امر نزدیک شدن درآمد سرانه این کشور به میانگین کشورهای سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) است.
تحول و پویایی شرکتها
رشد سریع و پایدار کره جنوبی تا حد زیادی به عملکرد قوی بنگاههای بزرگ تولیدی وابسته بود. در مراحل اولیه توسعه، سیاستهای ترویج صادرات کره جنوبی بر شرکتهای با تولید انبوه برای دستیابی به صرفه اقتصادی تمرکز داشت.
با رشد سریع مقیاس تولید در دهه ۱۹۸۰، این شرکتهای بزرگ وارد عرصه رقابت بینالمللی شدند. این بنگاهها در گذار بعدی کره جنوبی به اقتصادی با درآمد بالا نقش محوری ایفا کردند و در طول هر سه مرحله موتور محرک رشد اقتصادی بودند.
در سال ۱۹۸۰، سهم ارزش افزوده شرکتهای بزرگ با بیش از ۳۰۰ کارگر ۶۵ درصد ارزش افزوده کل بود که به تدریج تا سال ۲۰۰۹ به ۵۲ درصد کاهش یافت و از آن زمان تاکنون ثابت مانده است. کاهش قابل توجه سهم اشتغال در مقایسه با سهم ارزش افزوده نشان دهنده بهبود بهره وری نیروی کار در شرکت های بزرگ است.
رشد همهجانبه؛ کاهش فقر، تشدید نابرابری
رشد شگفت انگیز کره جنوبی طی دهههای گذشته با کاهش چشمگیر فقر همراه بوده است. در ابتدای دوران رشد خود، کره جزو فقیرترین کشورهای جهان بود اما با تمرکز بر رشد اقتصادی و توسعه تحصیلات عمومی به عنوان مهمترین عوامل کاهش فقر به رشد همهجانبه دست یافت. کره جنوبی موفق شد، رشد سریع اقتصادی را با کاهش قابل توجه فقر و سطح نسبتاً کم نابرابری درآمدی به صورت همزمان به دست آورد.
اما شاخص جینی که میزان نابرابری درآمدی را اندازهگیری میکند، در این کشور افزایش داشته است. افزایش نابرابری در درآمد، نتیجه شکاف عمیق میان درآمد کارمندان بنگاههای کوچک و بزرگ بوده است.
میانگین دستمزد در شرکتهای کوچک با ۵ تا ۹ کارمند در حال حاضر تنها ۶۵ درصد از میانگین دستمزد در شرکتهای بزرگی است که بین ۳۰۰ تا ۴۹۹ کارمند دارند. این شکاف درآمدی از دهه ۱۹۹۰ شروع به افزایش یافت و به تازگی متوقف شده است. افزایش خانوارهای دارای دو منبع درآمد به دلیل افزایش مشارکت زنان در نیروی کار نیز دلیل دیگری برای ایجاد نابرابری در دستمزدها بوده است.
مشارکت کره جنوبی در زنجیره های ارزش جهانی
مهم ترین ویژگی جهانی شدن در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰، انقلاب زنجیرههای ارزش جهانی بود. سهم کره جنوبی از صادرات ناخالص جهانی از ۲.۶ درصد در سال ۱۹۹۵ به بیش از ۳.۲ درصد در سال ۲۰۱۱ زمانی که کره جنوبی به هفتمین صادرکننده بزرگ جهان تبدیل شد، افزایش یافت.
با این حال، سهم کره جنوبی از صادرات ارزش افزوده جهانی در طول این دوره بین ۲.۴ تا ۲.۶ درصد باقی ماند.
واردات نیز در این دوره وضعیت مشابهی داشت. سهم واردات ناخالص کره جنوبی از زمان بحران مالی آسیا افزایش یافته است، اما سهم واردات ارزش افزوده این کشور در حدود ۲.۳ درصد ثابت مانده است.
به طور کلی میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که اگرچه کره جنوبی به یک صادرکننده بزرگ کالاهای نهایی تبدیل شده، اما ارزش افزوده واقعی ایجاد شده در کره جنوبی در کالاهای صادراتی نسبتاً کم است.
پیشتازی کره جنوبی در نوآوری و تکنولوژی
کره جنوبی همواره به عنوان یکی از اقتصادهای پیشرو در زمینه نوآوری در جهان شناخته می شود. این کشور به لطف شرکتهای نوآور و رقابتی در سطح بینالمللی مانند سامسونگ، هیوندای و الجی مشهور است و در رتبهبندیهای جهانی نوآوری (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و مؤسسه بانک جهانی ۲۰۰۰) به طور مداوم رتبههای بالایی را کسب میکند.
البته کره جنوبی در این حوزه با چالشهایی نیز روبهرو است؛ در طول دهه گذشته رشد کره جنوبی در این زمینه کند شده و رقابت از سوی چین شدت گرفته است. با وجود سرمایهگذاری گسترده در حوزه تحقیق و توسعه، شاخص تولید کل کره نیز همانند بسیاری از کشورهای دیگری که درآمد بالایی دارند، از سال ۲۰۱۰ تا کنون روند کاهشی پیدا کرده است. از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ کره جنوبی ۴.۱ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف تحقیق و توسعه کرده اما شاخص تولید کل تنها ۰.۶ درصد رشد داشته است.
سرمایهگذاری در سرمایه انسانی و تقویت بازار کار
افزایش درآمد و کاهش نرخ فقر در کشورهای در حال توسعه باعث شده افراد از کشاورزی به سمت مشاغل تولیدی و خدماتی روی بیاورند. این امر نیازمند تربیت نیروی کار با کیفیت، با سواد و باتجربه است.
از دهه ۵۰ میلادی که کره جنوبی کشوری فقیر بود، توسعه سرمایه انسانی را در دستور کار خود قرار داده بود. همین امر باعث شده است کره جنوبی به یکی از برترین کشورها در این زمینه تبدیل شده و رتبه ۴ از میان ۱۷۳ کشور در شاخص سرمایه انسانی بانک جهانی در سال ۲۰۲۰ را بدست بیاورد.
از اواخر دهه ۹۰ که روند تبدیل شدن کره جنوبی به کشوری با درآمد بالا آغاز شد، دولت این کشور سیاستهای مرتبط با سرمایه انسانی را در مدارس و دانشگاهها در اولویت قرار داد تا نیاز بازار به نیروی کار متخصص را برآورده کند. کره جنوبی از دهههای آغازین توسعه خود، بر آموزش علم و فناوری (S&T) و تحقیق و توسعه (R&D) در آموزش عالی تمرکز کرده تا توانایی خود را در زمینه علوم و فناوری تقویت کرده و نیروی کار متخصص تربیت کند.
از دهه ۱۹۶۰ تا اوایل دهه ۲۰۰۰، دولت مجموعهای از برنامههای پنج ساله توسعه علم و فناوری را برای افزایش تعداد کارکنان این حوزه به اجرا درآورد. از دهه ۲۰۰۰ تا کنون، بودجه دولتی برای تحقیق و توسعه در آموزش عالی نسبت به تولید ناخالص داخلی (GDP) به طور قابل توجهی افزایش یافته و به سطح ایالات متحده رسیده است.
*هما میرزایی