تراژدی تلخ داستان خصوصیسازی سرخابیهای پایتخت
توفیق اقتصادی:داستان خصوصیسازی سرخابیهای پایتخت، تراژدی تلخی است که طی دو دهه اخیر بارها تکرار شده و هر بار نیز دود آن به چشم مردم رفته است.
به گزارش پایگاه خبری توفیق اقتصادی ،روزنامه جوان نوشت:در تازهترین اقدام قرار است در آخرین روزهای سال جاری سازمان تامین اجتماعی با همه مسئولیتهای سنگینی که برعهده دارد، مالکیت پرسپولیس را نیز بپذیرد تا سایه سنگین محرومیت از حضور در لیگ قهرمانان آسیا از سر سرخپوشان برداشته شود.
گرفتن مجوز حرفهای باعث شده دوباره همه به یاد مالکیت مشترک بیفتند، همان موضوعی که قبلاً باعث حذف استقلال شده و بعید نیست اینبار پرسپولیس را گرفتار کند. در این بین دولتیها برای پاک کردن صورت مسئله و به جای حل اساسی مشکل، دوباره عزم واگذاری قرمزها به یک سازمان دیگر را کردهاند؛ واگذاری به تامین اجتماعی یا به تعبیر جمشید محرابی، مدیرکل نظارت بر امور مشترک شرکتهای تامین اجتماعی افتادن از چاله به چاه!
سراب واگذاری
دو باشگاه پرطرفدار تهران سالهاست اسیر مدیریت دولتی و البته مشترک هستند و متأسفانه هیچ دولتی حاضر نیست از این دو کانون پرهوادار دست بکشد. بااینحال قوانین حرفهای بینالمللی، دیگر چارهای برای آقایان باقی نگذاشته و تا زمانی که سرخابیها به شکل واقعی، نه صوری خصوصی نشوند یا باید یکی در میان در لیگ قهرمانان بازی کنند یا کلاً قید حضور در آسیا را بزنند. منتها مسئولان وزارت ورزش به تبعیت از تصمیمات دولتی، باز هم عزمی برای واگذاری واقعی ندارند. در عوض با سپردن یکی از این دو باشگاه به یک بخش دولتی دیگر تلاش میکنند این چالش را موقتاً برطرف کنند تا قال قضیه گرفتن مجوز حرفهای برای فصل آینده کنده شود.
با اینکه قبلا گفته شد استقلال به یک شرکت پتروشیمی واگذار میشود، اما در حال حاضر همه تمرکزها روی پرسپولیس است. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و شرکتهای وابسته به آن خود را برای پذیرفتن این مسئولیت آماده میکنند. البته این وزارتخانه با فوتبال بیگانه نیست و پیش از این سازمان تامین اجتماعی مالکیت ۵۱ درصدی باشگاه ذوبآهن را در اختیار گرفته است!
سرمایهگذاری زیانده
فوتبال حرفهای، مدیریت قوی و سرمایهگذاری وسیع و هدفمند نیاز دارد، اما این سرمایهگذاری نباید از جیب مردم باشد. تامین اجتماعی به عنوان سازمانی که ۴۷ میلیون بیمه شده دارد و همه آنها ماهانه پول از جیبشان به این سازمان میپردازند، قاعدتاً انتظار دارند علاوه بر پرداخت به موقع حقوق کارگران و مطالبات بازنشستهها، این سازمان با سرمایهگذاری درست برای کشور و مردم سوددهی داشته باشد، نه اینکه پول چند میلیون کارگر و بازنشسته خرج باشگاههای زیانده فوتبال شود. هنوز یادمان نرفته که شستا (شرکرت سرمایهگذاری تامین اجتماعی) با پرداخت چک ۲ میلیون یورویی طلب مارک ویلموتس سرمربی بلژیکی چطور سرزبانها افتاد و با مصادره ساختمان فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس چطور طلبش را وصول کرد. مخالفت مردم و بازنشستهها همچنان به قوت خود باقی است، اما متأسفانه دولتیها بر اجرای تصمیم نادرست خود اصرار دارند.
خصوصیسازی وعدهای شیرین، اما غیرقابل اجراست که بعد از هر تغییر مدیریتی در وزارت ورزش، سازمان خصوصیسازی یا حتی دولت مطرح و این مسئله معمولاً در شعارهای انتخاباتی نیز گنجانده میشود. بدهیهای سنگین، شاکیان خارجی و بسته شدن پنجره نقلوانتقالات و دستمزدهای نجومی، تنها گوشهای از مشکلات مدیریتی سرخابیهاست و تاکنون هیچ اقدام مثمرثمری در جهت نجات این دو تیم صورت نگرفته است. پروسه واگذاری دو باشگاه از دهه ۸۰ و در دولت اصلاحات شروع شد، اما از آن زمان تاکنون بهرغم تغییرات زیاد در دولتهای مختلف، نه پرسپولیس رنگ واگذاری را دیده و نه استقلال. دولت سیزدهم نیز در حالی وعده خصوصیسازی سرخابیها را داده بود که با در نظر گرفتن بدهیهای سنگین و سوءمدیریتهای این دو باشگاه، عملاً هیچ بخش خصوصی واقعی حاضر نیست روی این دو باشگاه زیانده سرمایهگذاری کند.
استقبال از سرخابیها!
با اینکه مردم منتظرند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیش از پیش به حال و روز آنها، بهویژه اقشار ضعیف رسیدگی کند، آقای وزیر بر باشگاهداری این وزارتخانه تأکید کرده است.
صولت مرتضوی در اظهارنظری از تصمیم جدی دولت برای واگذاری سرخابیها به شرکتهای وابسته به وزارت تعاون خبر داده است.