درخت مقدس;نذر توت برای رهگذران بیبضاعت
توفیق اقتصادی :درختان فراوان توت در جایجای سرزمین ایران، خاطرههایی فراوان را از گذشتههای دور تا امروز به یاد میآورند… کوچهباغهای قدیمی و توتستانهایی در مسیر کاروان مسافران هزارهها و سدههای دور.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر توفیق اقتصادی،مردمان قدیم، کاشت درخت توت را آیینی نیکو میپنداشتند و بر آن بودند که هدیه درخت و میوه توت به رهگذران، گناهانشان را خواهد شست و رحمت درگذشتگانشان را در پی خواهد داشت… تاریخ را که وامیکاوی، به درخت توت روستای آدینه لواسان میرسی که دستکم ٥٠٠ سال پیشینه دارد و درختانی کهنتر در دیگر مناطق ایران به ویژه در مسیرهای باستانی برای مسافرانی که هزاران و صدها سال پیش به هوای خوردن میوه توت، بیدغدغه مسافرتی دور را آغاز میکردند. تصویر جذاب گذشتگانی را به یاد میآوری که وقتی برای زیارت امامزادهها به بیرون شهر میرفتند، با دیدن درختان توت در مسیر، دمی میایستادند و کنار درختان، روی نوک پا بلند شده و دانهدانه توتهای شیرین را پیش از افتادن روی زمین، میچیدند؛ آنها دعای خود بر آنانی نثار میداشتند که نیکاندیشانه درخت توت نذر میکردند تا مسافران و رهگذران گرسنه نمانند.
مایه امید مسافران بیبضاعت
درخت توت و میوه آن در گذشتههای دور، حرمت داشت. روایت شده که حتی بریدن چوب درخت توت، در نگاه بسیاری، گناه بهشمار میآمد و اگر شاخهای از درخت توت خشک میشد یا بر زمین میافتاد آن را پس از تکهتکه کردن به مسجد محل میبردند و هنگام پختن غذای نذری، زیر دیگ غذا میسوزاندند. کاشت درخت توت از گذشتههای دور میان ایرانیان رواج داشته است. مردمان روزگاران گذشته، کاشت درخت توت را آیینی نیکو دانسته، باور داشتند هدیه توت به رهگذران، گناهان را شسته، رحمت برای درگذشتگانشان را در پی خواهد داشت. جعفر شهری در جلد سوم کتاب «طهران قدیم» هنگام توصیف تفریحات و مسافرتهای بیرون شهر تهرانیها، به نقش درخت توت و میوه آن در کمک به مسافران اشارهای جالب دارد «دیگر از اسباب جلب ییلاقی و مسافر و زائر به این مکان (امامزاده داوود) یکی هم وجود درختهای توت وقفی مسیر و محل و اطراف آن بود که اهل خیرهایی کاشته نذر زوار امامزاده داوود کرده بودند که خود تنقل و بلکه غذای مسافران یکلاقبا را تشکیل میداد اگرچه از این نوع درخت در تمام مسیرها و جادههای اطراف شهر را مردم کاشته وقف رهگذران میکردند».
او همچنین تاکید میکند که مسافران بیبضاعت با تکیه بر درختان توت در مسیرهای مسافرتی و زیارتی بود که با خود توشهای برای خوردن نمیبردند «درختهای توت وقفی بین راهها یکی از امیدواریهای مسافران بیبضاعت در تابستانها بود که چون عزم سفر کرده از آنها درباره توشه و زادشان سوال میکردند، جواب میدادند توت میخوریم».
دکتر «ناصر تکمیلهمایون» تاریخنگار و تهرانشناس در اینباره میگوید: «درخت توت از جمله درختان محبوب در بسیاری از شهرها از جمله تهران بهشمار میآمد. حتی در دورههای پیش از قاجار و صفوی، در بسیاری از مسیرهای کاروانروی تهران، مردم درخت توت میکاشتند و نذر میکردند تا مسافران و رهگذران از آنها بهره بگیرند. اگر امروز میبینیم که در منطقه کن و سولقان، توتستانهایی فراوان وجود دارد، به همان دلیل است زیرا این منطقه بر سر راه یکی از مسیرهای قدیمی ری به طبرستان و دیلمان قرار داشت و کاروانهای زیادی از اینجا میگذشتند».
مردمانی بینیاز و پاکدامن که توت نذر میکنند
درختان قدیمی توت، امروز پیامآور نیکاندیشی گذشتگانمان بهشمار میآیند؛ کسانی که گستره نیکوکاری و دیگریاریشان، از شهرها و روستاها بیرون میرفت و به جادههایی دور میرسید. آنها حتی به آسودگی و آسایش مسافران و زائران نیز میاندیشیدند. ممکن بود مسافری در راه گرسنه بماند. از اینرو بود که درختان توت در مسیرهای قدیم کاروانرو کاشته و نذر میشد.
پیر آمده ژوبر، فرستاده ویژه ناپلئون بناپارت به ایران در روزگار حکومت فتحعلیشاه قاجار، در سفرنامه خود «مسافرت در ارمنستان و ایران»، هنگامی که از شهر خوی میگذرد، در مسیر از درختان فراوان توت یاد میکند که اهالی منطقه برای پذیرایی از میهمانان و مسافران کاشته و نذر کرده بودند «عطر گلهای وحشی و منظره میوه بر تاکها و درختان زردآلو و توت بهترین یادآور خرمی و زیبایی این شهر است. دیدن روی مردمانی سرخوش و شاداب و خوشدل و خوشبیان به مسافران نوید میدهد که اینجا به سرزمین متمدنی گام نهادهاند. آن رنجهایی که مسافر حین عبور از کوههای ارمنستان برده است با دیدن منظره زیبای خوی جبران میشود، کشتزارهای اطراف شهر، خرم و آباد است و ساکنان خوی مردمانی بینیاز و پاکدامن اند». جلوهای از بینیازی و پاکدامنی در نذر درختان توت نمایان شده که مسافران را به خویش فرامیخوانند.
فرد ریچاردز نقاش و جهانگرد انگلیسی و عضو انجمن سلطنتی نقاشان و حکاکان انگلستان که در نخستین سالهای سده چهاردهم خورشیدی به ایران سفر کرده است، در سفرنامه خود، بهگونهای گذرا به نقش درختان کاشته شده در مسیرهای کاروانرو اشاره کرده است. او در سفرهای دامنهدار خود از مناطق گوناگون ایران، هنگامی که از یزد میگذرد، از درختی توت میکند که به مسافران اجازه میداده، بایستند و دمی بیاسایند؛ «خارج از شهر یزد، مسافران جوی آبی را که بعد از قهوهخانه در آخرین مرحله مسافرت به یزد در جریان است نادیده میگیرند. در حالی که هنگام بازگشت به شهر اینجا توقفگاه خوبی برای صرف شام در مهتاب ایران است. در نیمه راه دره، دهکدههای کوچکی واقع شده که در آنها میوه به عمل میآورند تا در شهر یزد به فروش رسانند. در یک چنین محلهایی ایرانیان اغلب مسافران عبوس و خسته را افسون میکنند. مسافران برای صرف صبحانه در زیر سایه چند درخت توت توقف میکنند. در یک چشم به هم زدن یک قالیچه ایرانی در کنار جوی گسترده میشود و یک خدمتکار تبسمکنان میهمان را به سوی آن هدایت میکند».
دکتر «سودابه کروری» متخصص تکنولوژی طبیعت و محیطزیست، توت را یکی از درختان کهن تهران میداند و معتقد است که توتستانهای تهران، زمانی در زمره ویژگیها و جاذبههای پایتخت به شمار میآمدهاند: «ما در بررسیهای خود دریافتهایم که پایههای فراوان کهنسال درختان توت در ایران و تهران وجود دارد. مردمان بسیاری از جاهای ایران به ویژه تهران، در گذشته به پیروی از یک آیین پسندیده، درخت توت نذر میکردند. اساس آن نذر اینگونه بود که درختان توت را در راه رفتوآمد مسافران و در نزدیکی مسیر کاروانسراها میکاشتند تا هنگامی که مسافران و کاروانها در فصلهای بهار و تابستان از آن مسیرها میگذرند برای برطرف ساختن گرسنگی و تشنگیشان از میوه تازه توت روی درخت یا توتهایی که زیر درختان ریخته و خشک شدهاند، بهره بگیرند». «سودابه کروری» تاکید میکند: «درخت و میوه توت در فرهنگ ایرانی بسیار محترم و مبارک بوده است. نگاه گذشتگان ما به درخت توت و میوه آن، آیینی به شمار میآمده است. پیشنهاد میکنم همچون گذشته که مردم، خود درخت توت میکاشتند، امروز هم آنها را تشویق کنیم که در حیاط یا جلوی خانهشان درخت توت بکارند».