فرهنگ و هنر

سوگواری تاریخی ایرانیان در قاب نگاه تاریخ‌نگاران ایرانی و غیر ایرانی

توفیق اقتصادی :شیوه منحصربه‌فرد سوگواری تاریخی ایرانیان در ماه محرم، بسیار در قاب نگاه تاریخ‌نگاران ایرانی و غیر ایرانی در دوره‌های متاخر تاریخ ایران نشسته است. همچنین پس از ورود دوربین عکاسی به ایران، بخشی از گنجینه عکاسان ایرانی و غیر ایرانی به آیین‌های سوگواری محرم اختصاص یافته است.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر توفیق اقتصادی،تاریخ‌نگاران به ویژه جهانگردان اروپایی به همراه عکاسان در دوره قاجار با روایت‌ها و تصویرهایشان از این سوگواری ملی و مذهبی، آگاهی‌هایی از شیوه زیست اجتماعی ایرانیان و حضور آنان در یک گردهم‌آیی ویژه به پژوهشگران واگذارده‌اند.

 نمایی نزدیک از چگونگی حضور اجتماعی ایرانیان عصر قاجار در سوگواری محرم

شیوه منحصربه‌فرد سوگواری تاریخی ایرانیان در ماه محرم، بسیار در قاب نگاه تاریخ‌نگاران ایرانی و غیر ایرانی در دوره‌های متاخر تاریخ ایران نشسته است. همچنین پس از ورود دوربین عکاسی به ایران، بخشی از گنجینه عکاسان ایرانی و غیر ایرانی به آیین‌های سوگواری محرم اختصاص یافته است. تاریخ‌نگاران به ویژه جهانگردان اروپایی به همراه عکاسان در دوره قاجار با روایت‌ها و تصویرهایشان از این سوگواری ملی و مذهبی، آگاهی‌هایی از شیوه زیست اجتماعی ایرانیان و حضور آنان در یک گردهم‌آیی ویژه به پژوهشگران واگذارده‌اند. عکس‌های تاریخی به ویژه داده‌هایی ارزشمند در این‌باره عرضه می‌کنند. چگونگی حضور آزادانه زنان در آیین‌های سوگواری مهم، پشتوانه مردمی، نه صرفا حکومتیِ این آیین‌ها در قالب‌های گوناگون و پیوند سنت سوگواری با هنرهای گوناگون همچون شعر و نمایش، از نمودهای این عکس‌های تاریخی به شمار می‌آیند. این گزارش تصویری، نماهایی جذاب از حضور مردم ایران در دوره قاجار را در آیین‌های سوگواری محرم، از دریچه روایت‌های تاریخ‌نگاران و جهانگردان و نیز قاب دوربین عکاسان به نمایش می‌گذارد.

 جنبشی عظیم و مراسمی کم‌نظیر
آنچه در روایت‌های جهانگردان از رخداد تاریخی کربلا و برگزاری آیین‌های سوگواری آن در ایران نمایان می‌شود، یگانگی همه ایرانیان در جای‌جای این سرزمین کهن است. کلنل یِیت، کنسول بریتانیا در مشهد در کتاب «سفر به ایران و افغانستان» درباره سوگواری محرم مشهدی‌ها در عصر قاجار روایتی با جزییات ارایه می‌دهد «با شروع ماه ژوئیه، محرم نیز فرارسید. در این ماه شیعیان به سوگ حسین (ع) می‌نشینند. ایرانیان عزاداری در این ماه را از واجبات مسلم مذهب خود می‌دانند. به مدت ده شبانه‌روز مراسم سوگواری برپا بود و تمامی شهر به حالت تعطیل درآمد … در برپایی این مراسم، مردم در معابر شهر تجمع می‌کردند و به طور کلی تمام خیابان‌های باریک شهر مسدود می‌شد». آدام اولئاریوس، سفیر و سیاح آلمانی در دوره صفوی، از دیگر روایت‌گران اروپایی سوگواری تاریخی ایرانیان به شمار می‌آید. او درباره رفتار ایرانیان در این مناسبت اندوهناک چنین روایت می‌کند «در تمام شهر اردبیل، جنبشی زیاد و مداوم به چشم می‌خورد و مراسم کم‌نظیری در آنجا اجرا می‌شود. قبل از روز دهم به این مراسم با یک عزاداری همگانی پایان می‌دهند ولی در شب همان روز مراسم کم‌نظیری برپا می‌شود. مراسم مزبور در حیاط جلوئی مزار شیخ صفی در حالی‌که پرچم بلندی در کنار منبر برافراشته شده است انجام می‌گیرد».
دوستداران شعر محتشم کاشانی در روضه‌ها
یکی از جنبه‌های مهم سوگواری در ایران، درهم‌تنیدگی شعر و عزاداری است که بی‌شمار در مراسم عزای بزرگان دین به ویژه امام سوم شیعیان می‌توان از آن سراغ گرفت. شعر پرآوازه  محتشم کاشانی شاعر روزگار صفوی با مطلع «باز این چه شورش است» از آن دسته است. در روزگار قاجار، آنگونه که منابع تاریخی روایت کرده‌اند، کسانی در روضه‌های محرم حضور داشتند که محتشم‌خوان نامیده می‌شدند. عبدالله مستوفی، تاریخ‌نگار فرهنگ و زندگی مردم تهران در دوره‌های قاجار و پهلوی اول، در کتاب «شرح زندگانی من» تاکید می‌کند که برگزیدن شعرها و سروده‌های مناسب آیین‌های سوگواری از جمله کارهای مهم تهرانی‌ها در مراسم محرم در روزگار قاجار به شمار می‌آمده است «در اين طاقنما يكنفر بندهاي اشعار محتشم را كه در مرثيه تاكنون به [بهتر] از او كسي شعر نسروده است ميخواند». آنگونه که روایت مستوفی نشان می‌دهد خواندن اشعار محتشم کاشانی در منقبت امام حسین (ع) در این تکیه‌ها کار هر کس نبوده است «گاهي اگر تكيه خيلي بزرگ بود، اين طاقنماي درويشي دو تا ميشد و در هريك يك محتشم‌خوان نشسته، اشعار يك بند محتشم را بطور سئوال و جواب متناوبا ميخواندند».
تعزیه با نوحه‌گری و موسیقی حزن‌انگیز
با رونق مذهب تشیع در دوره آل بویه، تعزیه جای خود را در سوگواری‌های مذهبی باز می‌کند؛ آیینی که در سروده‌هایی چون کین سیاوش و کین ایرج به عنوان نمونه‌هایی از نوحه‌گری و موسیقی حزن‌انگیز ریشه دارد. تعزیه نمونه‌ای از سوگواری است که به یاری نمایش و موسیقی، عزاداران را در درک هرچه بیش‌تر مصیبت وارده بر خاندان پیامبر اسلام یاری می‌کند. این نمایش‌ها غالبا به صورت مقطعی در ماه‌های محرم و صفر برگزار می‌شده است. پیترو دلاواله، جهانگرد و بازرگان ایتالیایی درباره عزاداری شیعیان ایران در محرم و صفر می‌نویسد «ایرانیان تمام این مدت را به‌ طور مداوم سوگواری می‌کنند و ضمن تظاهرات عمومیِ عظیم، برای پایان غم‌انگیز زندگی حسین بن‌علی [ع]، فرزند فاطمة زهرا [س]، یگانه دختر پیامبر اسلام که در نظر همة مسلمانان مقدس ولی در نظر ایرانیان شیعی، امام بر حق نیز هست، به عزاداری مشغولند». دلاواله می‌افزاید در این روزها «همه غمگین و مغموم به ‌نظر می‌رسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه، یعنی رنگی که در مواقع دیگر هیچ ‌وقت مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، به تن می‌کنند. … نه تنها از ارتکاب هرگونه گناه پرهیز می‌کند، بلکه خود را از هرگونه خوشی و تفریح نیز محروم می‌سازد. … تمام این تظاهرات برای نشان دادن مراتب سوگواری و غم و اندوه آنان در عزای امام حسین [ع] است».
تکیه‌هایی که نیکوکاران محله‌ها می‌ساختند
ایرانیان در تاریخ برای برپایی آیین‌های سوگواری سیدالشهدا (ع) هیچ‌گاه خود را وام‌دار حکومت‌ها نمی‌دانسته‌اند. آنگونه که منابع تاریخی روایت می‌کنند، مردم، خود همه هزینه‌های مراسم سوگواری را تامین می‌کرده‌اند؛ همین حضور خیرخواهانه مردمی است که موجب شده آیین‌های سوگواری محرم همواره جنبه اجتماعی و خالصانه خود را حفظ کرده، در گذر روزگاران تداوم بخشد. عبدالله مستوفی تصویری زیبا از این حضور ارایه می‌کند «مخارج اين عزاداريها را اهالي محل كه خانه آنها وسعت بساط روضه‌خواني حتي در شب‌هاي جمعه هم نداشت و ميخواستند بثواب برسند، ميدادند و چون عده زياد بود پول معتنابهي جمع ميشد. بعضي كه هيچ پول نداشتند يا نميخواستند بدهند، لوازم و اسباب از قبيل چراغ و پرده گلدوزي و ميز و سماور و اسباب چاي و از اين قبيل چيزها ميدادند و طاقنماهاي تكيه با اين لوازم تزيين ميشد». او سپس در توصیف تکیه‌های محله‌ها به موضوعی اشاره می‌کند که سوگواری محرم را تاریخ ایران به پدیده‌ای جاودانه و ویژه بدل ساخته است؛ او بر حضور مردمی، نه حکومتی و دولتی ایرانیان در این آیین‌های سوگواری تاکید می‌کند «هر محله و تقريبا هر گذري تكيه‌اي داشت كه بانيان خير از اهل محل در سابق ساخته بودند. بعضي يكي دو يا چند دكان وقفي هم براي مصارف تعزيه‌داري داشتند كه متولي بمصرف تعمير تكيه و عزاداري ميرساند ولي اكثر بي‌موقوفه و اهالي محل هر سال در ايام عزاداري تكيه را راه ميانداختند. گاهي هم اين تكيه‌ها مانند تكيه رضا قليخان و تكيه سرتخت در معبر عام اتفاق افتاده بود». مستوفی تصریح می‌کند اين تكيه‌ها اگر سر راه نبود سرتاسر سال خالي می‌افتاد «ولي همينكه ايام عزاداري نزديك ميشد بسعي و همت داشهاي محل و تحت اوامر بابا شمل تعمير شده و چادري در آن برپا و عزاداري براه ميافتاد».

 

نوشته های مرتبط