ریشه ناترازی نظام بانکی یا ناکارآمدی خودخواسته
توفیق اقتصادی:یک کارشناس اقتصادی بر این باور است که ریشه ناترازی نظام بانکی نه شرایط کلان اقتصادی بلکه در ناکارآمدی خودخواسته است؛ ناکارآمدیای که خود را در تسهیلات کلان بانکی بدون بازگشت و بنگاهداری بانکها نشان میدهد.
به گزارش پایگاه خبری توفیق اقتصادی، ناترازی نظام بانکی همواره به عنوان یکی از معضلات اصلی اقتصاد ایران و از متهمان اصلی تورم یاد میشود. معضلی که طی دو دهه گذشته بر ابعاد آن اضافه شده و حالا در آستانه یک بحران قرار گرفته است. با این وجود طی این مدت راهکار قابل توجهی برای خروج از این شرایط برای نظام بانکی اجرا نشده است. شاید یکی از ریشههای این تعلل را بتوان عدم اتفاق نظر در خصوص ریشههای این بحران دانست؛ برخی بر این باورند که ریشه ناترازی نظام بانکی شرایط کلان اقتصادی است و تا زمانی که اقتصاد ایران به ثبات نرسد، ناترازی نظام بانکی قابل حل نیست. در نقطه مقابل، برخی بر این باورند که نه تنها نباید ریشه ناترازی نظام بانکی را در شرایط کلان اقتصادی جستجو کرد بلکه ناترازی نظام بانکی، یکی از عوامل بی ثباتی اقتصاد کلان است.
آلبرت بغزیان در گفت و گو با جهان صنعت نیوز در این باره اظهار داشت: بانک ها، مدیرعامل و اعضای هیات مدیره دارند و همچنین از مشاورانی بهره می گیرند که سابقه وزارت و سفیر بودن دارند. بنابراین سیستم بانکی مشکل نیروی کارآمد انسانی ندارد. اما وقتی وضعیت بانکها را می بینیم، می گویند ناترازی است و فلان بانک زیان ده و ورشکسته است. این نشان می دهد که زیان دهی بانک ها به هیچ وجه نمی تواند تصادفی باشد. به این معنی که تصمیم های غلط منجر به ناکارآمدی شده است.
این تحلیلگر اقتصادی در ادامه گفت: اول وام های کلان به آنهایی پرداخت شده که وثیقه های کافی نداشتند. چون برای پرداخت وام کلان اعضای هیئت مدیره سفارش می دهند و با وامی که من و شما میگیرم، فرق دارد. حالا وقتی اقساط وام های کلان به بانک واریز نمیشود، سیستم بانکی با کمبود منابع روبرو خواهد شد. چرا قسط ندادند؟ چون از اول قرار نبوده اقساط را پرداخت کنند و اساسا از اول هم می دانستند که قرار نیست بدهی شان را پس بدهند. در این شرایط ناترازی بانک کاملا طبیعی و قابل انتظار است، چون نقدینگی را کاهش می دهد تا بانک نتواند به عنوان یک بانک سالم یا سودده قلمداد شود.
او افزود: باید از تک تکِ اعضای مدیره سئوال کرد که چرا وام هایی داده اند که خودشان هم می دانستند، قرار نیست پول بانک به بانک برگردد. هم شما می دانید، هم مسئولین می دانند و هم کسی که وام گرفته است، می داند که با هدف بازپس ندادن وام پرداخت و دریافت شده است. یعنی فقط می خواهند جذب منافع را بالا نشان بدهند و پاسخگویی را هم به مدیران بعدی محول می کنند. تاکید می کنم، اگر شرایط اقتصادی را دلیل ناکامی بانک ها در نظم بودجه ای بدانیم، مرتکب اشتباه بزرگی شده ایم. یعنی سوءرفتاری که در داخل سیستم بانکی مشهود است، بانک ها را ناتراز می کند.
بانک یا بنگاه؟
وی توضیح داد: همچنین بانک ها با اصرار به بنگاه داری، منابع شان را بلوکه کرده اند و به همین دلیل پول کافی برای پاسخگویی به مراجعین ندارند. تنها راهی هم که برای برون رفت از محدودیت مالی در نظر می گیرند، تجدید ارزیابی دارایی است که اینطوری ترازنامه را ثابت کنند که این روش منطقی نیست.
بغزیان در پایان گفت: همچنین بانک ها دارایی های شان را برای خرید مراکز تجاری، مسکونی و اداری هزینه کرده اند و حتی در هنگام بی پولی هم تصمیمی برای فروش ندارند. همچنین بانک ها به دولت هم وام داده اند که دولت هم پس نمی دهد تا بانک ها نتوانند تعهدات شان را جواب بدهند.