چرا بعضی روشنفکر نماها لگد به ایران و تاریخ و فرهنگ و زبانش می زنند؟
توفیق اقتصادی:رِنانی از آن دست کسانی است که بر کرسی استادی تکیه زدهاند و گمان میکنند به پشتوانهی این جایگاه هر چیزی و در هر زمینهای میتوانند بگویند.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر پایگاه خبری توفیق اقتصادی به نقل از امرداد،دربارهی خشک و ترهایی که استاد رنانی دربارهی زبان پارسی بهم بافته به چند نکته بسنده میشود.
۱. اینکه چرا زبان پارسی از هزار سال پیش به این سو در تراز دستوری و ساختاری دگرگونی بزرگی نداشته دلیلهایی زبانشناسانه دارد که مشخصا استادانی همچون ژاله آموزگار و میرجلالالدین کزازی به آن پاسخ دادهاند و پاسخشان بهسادگی در اینترنت جستجوپذیر است. کوتاه سخن اینکه آن دگرگونی بزرگ ساختاری و دستوری که زبان انگلیسی چهارصد پانصد سال پیش از سر گذرانده، پارسی در گذر از پارسی میانه به پارسی نو از سر گذرانده است. دلیل اینکه شاهنامه از دید جملهبندی و ساختار زبان برای ما بیگانه نیست در همین نکته نهفته است.
۲. استاد مغلطه میفرمایند که ما در فارسی برای دموکراسی و بوروکراسی همارز پارسی نداریم! پس مردمسالاری و دیوانسالاری چه هستند؟ اینکه استاد مردمسالاری را نپسندد و همارز خوبی نداند بحث دیگری است که نیاز به استدلال و اثبات دارد. به دیگر سخن، جناب رنانی باید با استدلالهای زبانشناسانه بفرمایید چرا مردمسالاری خوب نیست.
استاد میفرمایند، همانگونه که داریوش آشوری گفته زبان ما فروبسته است! شگفتا! داریوش آشوری در کجای کتاب زبان باز چنین سخنی گفته که ما نخواندهایم؟ به وارونه آنچه جناب رنانی میداوَند (ادعا میکنند) ، داریوش آشوری بارها، مشخصا در کتاب بازاندیشی زبان پارسی، از کسانی که با نگاه منفی و مخالفخوان، راهِ واژهسازی را در زبان پارسی سخت کردهاند، گلایه کرده است. همان کسانی که بی هیچ دلیلی میگویند مردمسالاری همارز خوبی نیست و دموکراسی چیز دیگری است!
استاد میفرمایند پارسی فروبسته است چون برای واژهی دازاین همارز ندارد، بی آنکه بگویند در بسیاری از زبانهای جهان از جمله خود انگلیسی دازاین برابرسازی نشده است. پس با نگاه استاد میتوان حکم کرد که همهی زبانهایی که دازاین را به وَرنام (عنوان) وامواژه پذیرفتهاند، فروبستهاند! ناگفته نماند که در پارسی چند واژه همارز دازاین پیشنهاد شده و به کار رفته است.
دریغمندانه سخنان استاد در این گفتگو چنان دور از دانش بود که به نگرم همین چند خط برای تلنگر به مخاطبان ایشان و نشان دادن بیپایگی سخنان وی بسنده است. و اما سخن پایانی، جناب رنانی، مشکل نه از زبان پارسی که از پارسیزبانانی چون شماست که هنوز گمان میکنند برای روشنفکر نمودن خود باید لگدی به سوی ایران و تاریخ و فرهنگ و زبانش بیندازند.