توفیق اقتصادی: خیابانی که پیشتر روزولت نامیده میشد و اکنون مفتح نام گرفته است، به همراه ورزشگاهی که اکنون نام شیرودی بر خود دارد، در دهههای گذشته محلهی «امجدیه» نامیده میشد و برای آنهایی که دلبستهی ورزش، بهویژه بازی فوتبال بودند، سرشار از یادبودهای دلخواه بود. اما این محله در روزگارانی دورتر سراسر پوشیده از باغستانهایی بود که بیرون از دروازههای شهر جای داشتند.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر پایگاه خبری توفیق اقتصادی ،در دورهی قاجار در بخش خاوری خیابان روزولت (مفتح کنونی) تا خیابان تختجمشید (خیابان طالقانی) باغ بسیار بزرگی دیده میشد که یک سوی دیگرش تا خیابان فرصت کنونی و شاهرضای پیشین (خیابان انقلاب کنونی) ادامه داشت.
زمین احداثی ورزشگاه امجدیه متعلق به سیدرفیع نظامالعلمای طباطبائی ملقب به دبیرالسلطنه و ناصرالسلطنه تبریزی (۱۲۴۰ -ح ۱۳۱۲) قمری بود ، وی مدتها عهدهدار امور خالصه تهران و آذربایجان بود و در اواخر عمر از خاصان دربار مظفرالدینشاه گردید. ناصرالسلطنه از علوم ادبی بهره داشت و زبان فرانسه را نیک میدانست و نستعلیق و شکسته را خوش مینوشت از سوی دیگر، در جنوب ورزشگاه امجدیهی کنونی باغ دیگری دیده میشد که از شمار داراییهای امجدالوزراء قزوینی بود. این باغ دور از شهر افتاده بود و گردشگاهی شمالِ شهری برای تهرانیهای آن روزگار شمرده میشد. بدینگونه با پهنهای روبهرو هستیم که جز باغ و درختکاری، سازهای در آن دیده نمیشد. این را هم گفتهاند که درست در جایی که اکنون زمین فوتبال ورزشگاه امجدیه (شیرودی) دیده میشود، به خواست امجدالوزراء میدانی ساخته شده بود و بازیهای ورزشی و آیینی در آنجا انجام میگرفت.
ساخت ورزشگاه امجدیه
با گذشت زمان، قاجارها جای خود را به خاندان پهلوی دادند. در سال 1306 خورشیدی، زمانی که تنها دو سال از پادشاهی رضاشاه سپری شده بود، هماورد (:مسابقهی) فوتبالی میان تیمی از پایتخت و انگلیسیهایی که در شهر تهران زندگی می کردند، برگزار شد. انگلیسیها پدیدآورندهی بازی فوتبال بودند و گمان نمیرفت که تیم تازهکار تهرانی توان پیروزی بر آنها را داشته باشد. اما شگفتآور آن بود که تیم تهرانی توانست با اختلاف سه گل انگلیسیها را شکست دهد. این رویداد ورزشی بازتاب بسیاری در پایتخت داشت و سبب خوشحالی و شور بیش از اندازهی مردم شد. از همینرو، رضاشاه دستور داد زمین فوتبالی برای شهر تهران ساخته شود که دارای سکوی تماشاگران و دیگر بخشهای یک ورزشگاه مدرن باشد. دولت بیدرنگ بودجهی ساخت ورزشگاه را مشخص کرد و علی اصغر حکمت، وزیر دارایی وقت را مامور پیگیری کارها و ساخت ورزشگاه کرد.
دولت زمینهای امجدیه را که هنوز هم بیرون از شهر بود اما با گسترش پایتخت فاصلهاش از مرکز شهر کمتر شده بود، برای ساخت ورزشگاه و زمین فوتبال مناسب دانست. بدینگونه آنها با امجدالوزرا وارد گفتوگو شدند. او با فروش زمینها موافق بود اما شرطی نیز داشت. امجدالوزرا شرط گذاشت که اگر نام ورزشگاه را امجدیه بگذارند او زمینها را به بهای بسیار کمتری از نرخ روز به دولت میفروشد! خواست او ماندگاری نامش بر زمینهای آن گستره بود. دولت نیز به این شرط خودپسندانه و بیآزار او روی خوش نشان داد و زمینها را خریداری کرد.
در اینکه ساخت ورزشگاه امجدیه در چه سالی آغاز شد و سپس گشایش یافت، اندکی آشفتگی در منابع تاریخی دیده میشود. برخی گفتهاند که ساخت ورزشگاه در سال 1314 خورشیدی، آغاز شد. این تاریخ چندان اطمینانبخش نیست. پیشتر گفتیم که مسابقه ی فوتبال میان ایرانیها و انگلیسیها در سال 1306 انجام گرفت و رضاشاه دستور ساخت ورزشگاهی برای شهر تهران داد. دولت نیز بیدرنگ دست به کار شد. اکنون پرسشی پیشروی ماست: اگر ساخت ورزشگاه در سال 1314 آغاز شده باشد چرا میان دستور شاه و ساخت ورزشگاه 8 سال فاصله افتاده است؟ از سوی دیگر، برخی آیین گشایش ورزشگاه امجدیه را مهرماه 1317 و برخی دیگر خرداد 1320 یاد کردهاند. روشن نیست که کدامیک از این تاریخها درستتر است.
اما با یک روایت دیگر، و بسیار متفاوت، دربارهی ساخت امجدیه و زمینهای آن نیز روبهرو هستیم. برپایهی پژوهش نصرالله حدادی، تهرانشناس، امجدالوزرا زمینهای امجدیه را به مهدی قلیخان هدایت (مخبرالسلطنه)، سیاستمدار نامدار روزگار قاجار و پهلوی، فروخته بود و دولت رضاشاه زمینها را به بهای هر ذرع 3 قران از مخبرالسلطنه هدایت خرید، نه از امجدالوزرا. در نامگذاری ورزشگاه نیز امجدالوزرا دخالتی نداشت و شرطی نگذاشته بود. حدادی ساخت ورزشگاه امجدیه را از سال 1316 تا 1319 خورشیدی میداند. دربارهی طراح و معمار آن نیز چنین مینویسد که ورزشگاه امجدیه را موسیو سیرو، معمار فرانسوی، ساخت، نه مارکوف گرجی. روایت تاریخی حدادی، سردرگمی دربارهی چگونگی ساخت ورزشگاه امجدیه را بیشتر میسازد. پیداست برای یافتن تاریخ و سال ساخت و گشایش ورزشگاه امجدیه، نیاز به پژوهشی دامنهدارتر است.
با اینهمه، هر کدام از زمانهای یادشده را که برای امجدیه درنظر بگیریم، این سازه را باید کهنترین ورزشگاه تهران و کشور دانست. طراحی و ساخت آن را به معمار نامدار آن زمان، مارکوف گرجی تبار نسبت دادهاند. او در طراحی ورزشگاه از یادبودهای اساطیری و باستانی ایران بهره گرفت و با اینکه به معماری نوین اروپا توجه داشت، نشانههای کهن فرهنگ و تاریخ ایران را هم از نگاه دور نداشت.
زمین فوتبال امجدیه افزونبر لُژهایی برای تماشاگران ویژه، 9 ردیف سکو برای دیگر تماشاگران داشت. در دو سوی زمین نیز دو برج آجری ساخته شد. یک کار دیگر هنگام ساخت امجدیه، آوردن کاشی میدان نقارهخانه به آنجا و نصب آن بر روی ورودی ورزشگاه بود. این کاشی که نقشی از نبرد رستم و دیو را نشان میداد، در زمان ناصرالدینشاه ساخته شده بود و تقلیدی از سر درِ ارگ کریمخانی شیراز بود.
ورزشگاه امجدیه 30 هزار تماشاگر را در خود جای میداد. در یکی از ماههای تابستانی سال 1347 خورشیدی، که مسابقهی فوتبال مهمی برگزار میشد، هجوم تماشاگران به اندازه ای فراوان بود که شمار بسیاری از آنها پشت درهای بسته ماندند و راهی به سکوهای پُر از تماشاگر امجدیه نیافتند. از اینرو دولت درصدد برآمد که ورزشگاه بزرگتری برای شهر تهران بسازد. این کار به زودی انجام گرفت و ورزشگاه آریامهر (آزادی کنونی) ساخته شد و در سال 1353 خورشیدی، همزمان با آغاز بازیهای آسیایی تهران، گشایش یافت. از آن پس امجدیه در سایهی ورزشگاه بزرگ آریامهر (آزادی) جای گرفت و اهمیت پیشین خود را تا اندازهای از دست داد.
افزونبر رویدادهای فراوان ورزشی در امجدیه، یک یادبود دیگر نیز با تاریخچهی این ورزشگاه پیوند خورده است. در اسفندماه 1339 خورشیدی، زمانی که ملکه الیزابت دوم، پادشاه انگلیس، برای دیداری رسمی به ایران آمده بود، یکی از برنامههایی که برای او درنظر گرفته بودند دیدن بازی ورزشی و هنری جوانان بود. از اینرو ملکه الیزابت برای دیدن این برنامه و نیز ورزش باستانی ایران، به امجدیه رفت و از نزدیک هنرنمایی جوانان ورزشکار ایرانی را دید.
به هرروی، با ساختوسازها در امجدیه، محلهی تازهای شکل گرفت و باغهای انبوه آن گستره از میان رفت. محلهی امجدیه، اکنون از بخشهای منطقه 7 شهرداری شمرده میشود.
* با بهرهجویی از: تارنمای «تهراننامه»، خبرگزاری «ایسنا» و «ویکی پدیا». همچنین نوشتهی نصرالله حدادی دربارهی ساخت ورزشگاه امجدیه در تارنمای «موسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی» آمده است.